شيرين كاريهاي ياسمين خانم در 17 ماهگي (قسمت اول)

وقتي شير ميخواي خودت ميري سمت تشكچه و بالشت، پهنش ميكني و روش دراز ميكشي و ميگي "به"

اولين كلمه ي مفهومي كه گفتي همين "به" بود و بعد از اون "جيگر" ،وقتي ميوميو ميكنيم ميگي " پيشته"

ببئي چي ميگه: "بع" به ني ني ميگي "ني" در ضمن يه چيز جالب اينكه قبل از اينكه ياد بگيري بگي "مامان" اسم گوگوش رو ميگفتي البته به زبون خودت كه ميگي "گوگو"... وقتي دستمون بلند ميكنيم ميگيم بزن قدش دستتو مياري و ميزني به دستمون ميگي "ديش" ... وقتي دلت آهنگ شاد ميخواي كه برقصي ميگي "ني ناي" و چقدر هم ناز ميرقصي حيف كه مدتيه كامپيوترمون خرابه و نميتونم عكساتو بذارم...

وقتي ميخوايم بريم بيرون ميري سمت در و ميگي "دد" البته بماند كه قبلا ميگفتي " گ گ"

وقتي ازت ميپرسيم جيگر من كيه؟ سريع دستاتو ميزني به سينتو ميگي "من"

از شيرين كاريهات بگم: با دست بوس ميفرستي، از 20 روز قبل هم ياد گرفتي با لبات بوس كني از هفته پيش تو و بابايي يه بازي با هم ميكردين كه وقتي بابايي بهت ميگه منو نبوس منو نبوس تو هم مياي سريع بابايي رو ميبوسي و بعد بابايي ميلرزه و بيهوش ميشه...

لباتو مثل لباي ماهي ميكني و صداي "س س س" از خودت در مياري

از 31 فروردين ديگه ميتوني با دمپايي  راه بري

وقتي ميريم پارك سرسره رو خيلي دوست داري ولي از تاب زياد خوشت نمياد.

يه مدتيه ياد گرفتي تلوزيون رو خاموش كني و وقتي داريم برنامه هايي غير از برنامه هاي دلخواه شمارو نگاه ميكنيم تلوزيون رو خاموش ميكني و نميذاري بابايي اخبار و فوتبال نگاه كنه بخصوص اين روزها كه هم بحث انتخابات داغ بود هم بحث جام جهاني و فوتبال و اين وسط من بايد پادرميوني كنم كه رابطه تو و بابايي شكرآب نشه

عاشق ديدن عكسها و فيلمهاي خودت از دوربين و موبايل من و بابايي هستي

دالي بازي رو دوست داري و دستاتو ميذاري رو چشماتو بازي ميكني ديروز هم براي اولين بار ديدم رفتي پشت پشتي كه دم در آشپزخونه ميذارم كه نياي تو؛ قائم شدي و باهام دالي بازي كردي، كلاغ پر هم خيلي وقته يادگرفتي و با هم بازي ميكنيم تقريبا از 8 يا 9 ماهگي كلاغ پر بلدي

از عيد به اينور ياد گرفتي كه از مبل بالا بري به همين خاطر هم روي مبلها بالش ميذارم كه نتوني ازشون بالابري آخه وقتي بالا مبل ميري آروم نميشيني كه همش يا بپر بپر ميكني يا ميخواي از روي مبل بالاتر بري و پريز برق رو دست بزني

ديشب هم از روي يك آهنگ ياد گرفتي كه "دورت بگردم " رو با انگشتت نشون بدي، وقتي بهت ميگم ياسمين بگو دورت بگردم انگشتتو ميگردوني

خلاصه يكسري ديگه از شيرين كاريهات مونده كه بعدا مينويسم و ميذارم تو وبلاگت عزيزم