كارمند كوچولو
وقتهايي كه شيفت عصر هستم آخر ساعت كاري بابايي ميارتت اداره و تو هم دلي از عزا درمياري و حسابي شيطوني ميكنيو دفتر دستكمونو بهم مي ريزي، بابايي ميگه دم در اداره كه مي رسي شروع ميكني و با صداي بلند صدا ميزني "مامان" تا بياي بالا...
عزيزم با دقت بررسي كن ببين همه چيز درست انجام ميشه يا نه
بقيه عكسها در ادامه مطلب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی