ياسمين جانياسمين جان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

روزانه هاي ياسمين

سلام سمين

1392/12/27 10:38
نویسنده : فرشته
352 بازدید
اشتراک گذاری

اين هفته ياد گرفتي بگي سلام، ديروز كه از اداره بهت زنگ زدم خودت گوشي رو برداشتي و گفتي سلام يا تو خونه كه هستيم از اين اتاق به اون اتاق مي ري مياي با يه لحني ميگي "سلام" ، اسمت رو هم در حد "سمين" ياد گرفتي تقريبا هر كلمه اي كه بهت ميگيم رو تكرار مي كني ولي با همون شيرين زبوني خودت مثل: "پياس (پياز) تيتاب (كتاب) و ...

روز يكشنبه بردمت آرايشگاه براي كوتاهي مو ، توي آرايشگاه دقيقا مثل پارسال با موبايل سرگرمت كردم البته با كمك يه خانم ديگه تا اينكه كوتاهي موهات انجام شد، قيافه ات خيلي عوض شد انگار كوچولوتر شدي، بقول بابايي مثل پسربچه هاي شيطون شدي (عكستو بعدا ميذارم).

ديشب زنگ زديم براي مامان بزرگ اينا، بابابزرگ گوشي رو برداشت و تو هم در يك حركت بسيار بي سابقه به مدت 17 دقيقه با بابابزرگ صحبت كردي، ميخواي بگي دلم تنگ شده فقط ميگي "تنگ" خلاصه از هر دري صحبت كردي و هر كلمه اي كه بلد بودي گفتي جملاتت نامفهوم بود ولي بابابزرگ از پشت تلفن كلي نازت مي داد آخر سر هم با خالجون حوا صحبت كردي و بالاخره رضايت دادي كه گوشي رو بدي به من...(توضيح اينكه ياسمين 3 هفته هست كه بابابزرگ و مامان بزرگ رو نمي بينه، خالجون رويا و خالجون حوا و دايجون كيوان رو هفته پيش پنجشنبه وقتي براي بردن خريد عقد به خونه ي زندايي رفته بوديم ديد)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)