ياسمين جانياسمين جان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

روزانه هاي ياسمين

اي بابا

1392/12/7 12:35
نویسنده : فرشته
317 بازدید
اشتراک گذاری

ديشب قبل از خواب باز شيطنتت گل كرد ... رفتي بالاي صندلي، برق رو خاموش و روشن ميكردي كه بابايي حوصله اش سر رفت و گفت "اي بابا" بعد تو هم شروع كردي به تكرار كردن " اي بابا" البته بجاي اينكه بگي"اي ey" ميگفتي "ايي eii" بعدش بابايي هم خنده اش گرفت و تو هم از خداخواسته كه ديرتر بخوابي به كارت ادامه دادي شيطون بلا...

دوشنبه مامان بزرگ از شيراز برگشت كه دايجون و زندايي هم بخاطر كاري همراه مامان بزرگ اومدن ، ما هم براي ديدن دايجون اينا شب رفتيم خونه ي بابابزرگ ، تقريبا بعد از 5 ماه دايجون رو ديدي ولي طوري ميبوسيديش و دوستش داشتي كه انگار هر هفته دايجون رو مي بيني، همون اول با ديدن دايجون اينا دنبال علي و محمد مي گشتي ولي بچه ها كه نيومده بودن، با ديدن مامان بزرگ هم كلي ذوق كردي و هر جا مامان بزرگ ميرفت دنبالش مي رفتي ...موقع برگشت به خونه هم تا نيمه ي راه بيدار بودي و بعد خوابت برد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان ملیکا
21 اسفند 92 23:12
ای جان
مامان گلشيد
24 اسفند 92 9:17
شيطون بلا
مامانِ یسنا
5 خرداد 93 9:57
چرا اینقد نی نی های ساروی کمن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فرشته
پاسخ
شايد با چراغ خاموش هستن