تعطيلات تاسوعا و عاشورا
اين چند روز تعطيلات كلا بوديم خونه بابابزرگ اينا و تو هم حسابي با خالجون اينا بازي كردي تازه حرف زدنت هم بهتر شد چندتا فعل جديد هم ياد گرفتي مثل بخواب، نيست، بخور،
اين چند روز هم تو خونه كه با هم هستيم راه ميري و با خودت حرف ميزني البته ماماني كه اون شيرين زبونيهاتو متوجه نميشه آخه خارجي حرف ميزني ولي همينش هم بامزه هست. ديروز كه داشتم دستاتو ميشستم آب كمي داغ بود تو هم تا آب به دستت خورد دستتو كشيدي و گفتي "دا" بعد من گفتم "آخ داغ بود؟ببخشيد ببخشيد" تو هم بعد من تكرار كردي" بشي" يعني ببخشيد از اين مدل حرف زدنها زياد داري مثلا ديشب به چاقو ميگي "آچو"
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی